رقابتهای بین المللی ورزشی و بویژه فوتبال علیرغم شعارها و سختگیریهای قانونی همواره یک پا در سیاست داشته است و این موضوع به کررات ثابت شده است. در جریان رویدادهای بزرگ ورزشی، وقایع سیاسی بسیاری هم رخ داده یا این اتفاقات به طور تعمدی با رویارویی های سیاسی درآمیخته شده است؛ چون اهالی سیاست به خوبی می دانند به دلیل جهان شمول بودن رویدادهای ورزشی می توان از آنها به عنوان اهرم پیشبرد مطامع سیاسی استفاده کرد. به طور مثال طرفداران تیم ملی انگلیس هر گاه با آلمان بازی دارند، شعر سیاسی بسیار معروفی را زمزمه می کنند؛ «ما یک جام جهانی را بردیم و دو جنگ جهانی را». این شعر در جدال آلمان - انگلیس که شهریور سال 1380 در خاک آلمان برگزار شد و با برتری 5- یک انگلستان به اتمام رسید، خیلی برای ژرمن ها گران تمام شد؛ به طوری که ساعاتی بعد از آن باخت سنگین، پدر رودی فولر سرمربی وقت تیم ملی آلمان سکته کرد.
یا در مثالی دیگر می توان به تلاش دولت نظامی و کودتایی آرژانتین برای بهره گیری از تبلیغات قهرمانی در جام جهانی 1978 که در این کشور برگزار شد اشاره کرد. قهرمانی که با شبهات بسیاری همراه بود و بسیاری این قهرمانی را نتیجه تبانی دولت های آرژانتین و پرو می دانند.
همچنین در جریان تشدید فضای تنشآمیز میان آمریکا و شوروی پس از اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ، آمریکا و همه متحدان غربی اش المپیک 1980 مسکو را تحریم کرده و در آن مسابقات شرکت نکردند.
لابی عربی علیه ایران در AFC
دخالت لابی عربی در تصمیمات فدراسیون فوتبال آسیا و حتی فیفا را می توان از جلوه های بارز دخالت سیاست در ورزش دانست که طی دولتها اغراض سیاسی خود را با رویدادهای به ظاهر تماماً ورزشی دنبال می کنند. اکنون برای دومین بار طی سالیان اخیر فدراسیون فوتبال آسیا که ریاست آن را شیخ سلمان بن ابراهیم آل خلیفه از بحرین در دست دارد که دولت متبوعش در سیاست های ضدایرانیو ضدشیعی در منطقه گوی سبقت را حتی از سعودیها نیز ربوده است، حکم به عدم برگزاری مسابقات فوتبال بین المللی در ایران با بهانه مضحک نبود امنیت داده است.
به طور حتم همانگونه که مقامات سیاسی و ورزشی ایران اعلام کرده اند صدور این رای را باید به لابی گری دولت سعودی مربوط دانست که سالهاست در تلاش است تا از طریق خرج کردن دلارهای بی حساب نفتی اولاً شکستهای خود در صحنه تحولات منطقه ای از محور مقاومت را لاپوشانی کند و از طرف دیگر در همراهی با سیاست فشار حداکثری ترامپ به تشدید نارضاتیهای مردمی در ایران بوسیله پروپاگاندای رسانهای و سیاهنمایی شرایط کشور کمک کند. در جریان رای پیشین AFC برای برگزاری دیدارهای تیم های ایرانی و عربستانی در کشور ثالث نیز نقشآفرینی پشت پرده شیخ سلمان، که امید اول سعودیها برای محکوم کردن کشوری به نا امنی بود که یکی از امنترین کشورهای دنیاست، واضح و مبرهن بود.
فساد در ساختار فیفا که به محلی برای لابی گری و نفوذ دولتها و مافیای سرمایهدار تبدیل شده است موضوعی کاملاً ثبت شده می باشد چنانکه تنها در یک مورد رسانهها نقش دلارهای نفتی قطر در گرفتن میزبانی جام جهانی فوتبال 2022 را کاملاً برملا کردند تا جایی که مقامات فیفا مجبور به کناره گیری شدند. این اتفاق بسیار قابل تصور است که با تطمیع سعودیها کشورهای بسیار کوچکی که حتی دارای فوتبال مطرحی نیستند علیه ایران در فدراسیون فوتبال اسیا رای دهند.
ناامنی در ایران یا خلیج فارس؟
اما فراتر از وجود لابیگری در AFC و یا تخاصم میان ایران و عربستان، آنچه بیش از همه سیاسی بودن تصمیم اخیر را ثابت میکند توجه به مقایسه سطح وجود امنیت در ایران و بسیاری از کشورهایی است که AFC اجازه انجام رقابت های بین المللی را در این کشورها می دهد.
عربستان سعودی یکی از کشورهایی است که طی سالیان اخیر درگیر جنگ با کشور یمن بوده است. در جریان این جنگ بارها و بارها مراکز حساس نظامی و اقتصادی از جمله فرودگاههای بین المللی در عمق خاک عربستان مورد هجوم و اصابت موشک ها و هواپیماهای بدون سرنشین یمنی بوده است. تهدیداتی که نه تنها کاهش نیافته است بلکه به مرور زمان ثابت شده که توانایی و اراده یمنیها برای تداوم این حملات بیشتر نیز شده است. امارات نیز دیگر کشوری است که در شرایطی مشابه با عربستان به سر می برد.
از بعدی دیگر باید به این نکته توجه کرد که این کشورها که میزبان پایگاههای آمریکایی در منطقه هستند به دلیل تحولات اخیر منطقه بویژه در ترور سردار شهید قاسم سلیمانی در معرض تهدید حمله انتقام جویانه ایران بوده اند و طبیعتاً اتهام وجود ناامنی بیشتر در مورد این کشورها مصداق می یابد و نه ایران.
ارسال نظرات